تفسیر رنجنامة کوثر نگفتنی است
تشریح حادثات مکرر نگفتنی است
مبنای روضه خواندن ما بر کنایه است
باور کنید روضة مادر نگفتنی است
وقتی که با اشاره ای از دست می رویم
شرح تمام روضه که دیگر نگفتنی است
حالا بماند آن همه غربت نشینی اش
دلتنگیِ فراق پیمبر نگفتنی است
آری سه ماه خون جگر خورد و دم نزد
از قصه ای که سخت تر از هر نگفتنی است
بهتر که حرف کوچة دلواپسی نشد
اصلاً حکایت گل پرپر نگفتنی است
جریان گوشوار شکسته برای بعد
مرثیه های خاکی معجر نگفتنی است
او رفت و درد های دلش نا شنیده ماند
تفسیر رنجنامة کوثر نگفتنی است
با بال اشک سمت حرم پر کشیده ایم
شوق طواف مرقدش آخر نگفتنی است !
یوسف رحیمی